پایان سه هفته مهمون داری و دلتنگی
سلام جیگر مامان
از 17 آبان تا دیروز که 8 آذر بود مهمون داشتیم
چهار روز عمه هما اومدن پیشمون بعد بابابزرگ و مادر جون یه هشت روزی بودن اونا رفتن دایی مرتضی دو روز اومدن پیشمون و بعدشم مادرجون حلیمه و خاله اعظمی اومدن و دیشب رفتن
امروز بابایی هم شیفتن و منم کلی دلم گرفته و بعد از سه هفته تنها شدیم یکم بی حوصله ام خونه خیلی بهم ریخته است ولی دست و دلم به کار نمیره
حالا آبجیت هم از صبحی هی میگه بریم خونه خاله زینب بریم خونه خاله هاجر اونا هم که متاسفانه نیستن !!!!
بابابزرگ و مادر جون از سفر مشهدشون برات یه بلوز شلوار آوردن و مادرجون حلیمه هم اسباب بازی اوردن برای پسرم، دستشون درد نکنه
احتمالا هفته آینده هم دایی مسعود بیان خونمون یعنی امیدوارم بیان
اینم یه عکس از گوشی خاله اعظم از شما و آبجی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی