علی اصغر شش ماهه من

سلام علی کوچولوی شش ماهه من

چشم رو هم گذاشتم شدی علی اصغر، چقدر دوست داشتم الان محرم میبود و میبردمت شیرخوارگان...اونم به زودی ان شاء الله

وقتی بهت نگاه میکنم و فکرمیکنم که علی اصغر امام حسین (ع) اینقدی بوده و شهیدش کردناشک تو چشمم جمع میشه

خلاصه کلام شش ماهگیت مبارک

پسرکم یه 10 روزی میشه حسابی مریضی دو بار بردیمت دکتر گفتن دندونته ولی نمیدونم چرا درنمیاد تا راحت بشی امروز میخوام دوباره ببرمت دکترررررررر(یه هفته پیش بردمت دکتر، فکر کنم 500 گرمی کم کرده بودیالان رو خدا میدونه)

تو این ماه خودتو چهار دست و پا کردی و تاب میدی به عقب و جلو

خیز برداشتن روکه نمیتونی ولی همین که چهار دست و پا میشی یه مقداری به عقب میری و دور خودت میچرخی

میتونی چند دقیقه بدون حفاظ بشینی

از حمام کردن و آب بازی خوشت میاد همین دیشب گذاشتمت تو تشت آب کلی برای خودت بازی کردی

غذاتم بگی نگی میشه گفت شروع کردم از لعاب برنج و آبگوشت و ... امروز شاید برات فرنی یا پوره هویج درست کنم

یادمه برات نوشته بودم خودتو به شکم میکنی و انگشتت رو میچوشی و میخوابی خداروشکر الان دیگه عادت دست چوشیدن رو کنار گذاشتی

الان دیگه گه گاهی سعی میکنی به سمت راست هم غلت بزنی وقتی به شکمی سرت رو هر دو ور میزاری و میخوابی

تو روروئک زیاد نمیمونی نمیدونم یا خوشت نمیاد یا چون تازه گذاشتمت توش هنوز وارد نیستی

خیلی به قوطی دستمال مرطوبت علاقه داری هر جا ببینیش براش بال بال میزنی

به مو علاقه زیادی داری مخصوصا موهای زهرا ...آبجیت دیگه میدونه نباید زیاد بهت نزدیک بشه ولی خداروشکر یه مقداری درک میکنه که شما کوچولویی و از دستی این کارو نمیکنی! ولی یادمه آبجیت که اندازه شما بود دیگه امونمون رو بریده بود از بس مو میکشید خدا خیر بده تو رو که هنوز به اون مرحله نرسیدی خخخخخ

چه نشسته باشی و چه دراز کشیده گه گاهی هوس خوردن انگشت پاتو میکنی ... کلا پا ببینی ازش نمیگذری مخصوصا پای

ابجی زهرا...طفلی میاد میگه مامان داداش علی پامو میخواست بخوره، میاد لپتو میکشه و میگه پامو نخووووووور

همین مریضیت باعث شده خیلی بی حال بشی دورت بگردم پسرکم

خدااااااا به حق علی اصغر امام حسین(ع) همه مریضا مخصوصا بچه ها مخصوصا علی من رو شفا بده

برای چکاپ و واکسنت هم همین چند روزه باید ببرمت ولی فکر نکنم برات بزنن بخاطر این حالت امیدوارم هر چه زودتر بهتر شی